زمان مطالعه: 20 دقيقه
«مت ریوز» (Matt Reeves) با ساخت «بتمن – من انتقام هستم» (The Batman - I am vengeance) به همه ثابت کرد که میشه فیلمی ساخت که نه تنها به کمیک بوکها وفادار باشه، بلکه سرگرمی رو هم با هنر ادغام کنه؛ میشه گفت که این اثر یه روایت احیاکننده از دنیای این ابرقهرمانه. بتمنِ ریوز در حالیکه بسیار اصیله در همون حین بسیار منحصر به فرده و تونسته اثری متفاوت از این قهرمان شنلدار ارائه بده؛ هرچند که این اثر هم خالی از ایراد نیست، در ادامه با نقد فیلم The Batman با فانتزیمگ همراه باشین.
از شخصیت محبوب «بتمن» یا «مرد خفاشی» (Batman) تا به حال فیلم، سریال و بازیهای ویدیویی زیادی منتشر شده که هر کدوم در واقع برداشت شخصیِ سازندهی اون اثر رو به مخاطبین منتقل میکنن.آخرین اقتباس سینمایی از این ابر قهرمان سهگانهی فیلم شوالیهی تاریکی ساختهی «کریستوفر نولان» (Christopher Nolan) بود؛ شکی در این نیست که این مجموعه آثار کمنظیری هستن و در میون انبوه فیلمهای ابرقهرمانی خوش درخشیدن، اما مسئله اینجاست که هواداران سری کمیک بوکهای بتمن معتقد هستن که شخصیت «بروس وین» روایت شده در این فیلمها با شخصیت اصلی در کمیکها بسیار متفاوته.
در بتمنِ مت ریوز ، ما قبل از هر چیز با اثری مواجه میشیم که بیشتر از اینکه یه فیلم ابر قهرمانی بدون حساب و کتاب باشه، یه فیلم جنایی و نوآر هست و به خوبی فضای کمیک بوکهای بتمن رو تداعی میکنه. سازندگان این اثر به دنبال ارائهی نسخهی ویژهی خودشون از گاتهام و خفاش شبِ این شهر رفتن و با استناد به جنبهی کلیدیِ بتمن در کمیکها بهعنوان «بزرگترین کارآگاه جهان» قهرمانی را به تصویر میکشن که به همان اندازه که ابزارش جذاب و کاربردیه ، مغزش هم هنگام کشف یک معما خوب کار میکنه. در واقع بتمن در این فیلم نه با اتکا به زورِ بازو یا پول بلکه با استفاده از هوش سعی در حل مشکلات داره.
فیلم با نمایش شهر « گاتهام» (Gotham City)، مونولوگهای بتمن با بیننده و همچنین اولین درگیریهای این قهرمان با خلافکارهای این شهر آغاز میشه و مخاطب رو در همون دقایق اول مخکوب میکنه. از همین جای کار مشخصه که خبری از کلیشههای رایج نیست و ما این بار با بتمن و گاتهامی سر و کار داریم که بسیار متفاوت از تصوراتمونه. این تفاوت در ابتدا با شخصیتپردازی متفاوت «بروس وین» (Bruce Wayne) خودش را نشون میده و این در حالیه که حالا بروس وین در حکم یه نقاب برای بتمن هست. بک بروس خشن، در عین حال شکسته و آسیب دیده از نظر عاطفی را میبینیم چیزی که تا پیش از این، تا به این حد سیاه ندیده بودیم.
در کنار روایتهای درست ریوز، «رابرت پتینسون» (Robert Pattinson) بر خلاف انتظارها در نقش بتمن پکیج کاملی رو به مخاطب ارائه میکنه. پتینسون اکثر زمانِ سه ساعتهی فیلم رو در لباس تماشایی بتمن سپری میکنه و بروس وینی جدید رو به مخاطب معرفی میکنه؛ فردی درونگرا، جامعه گریز، سرد ولی آروم که به خوبی با هویت دومش یعنی بتمن کنار اومده و ترجیح میده با شب زندهداری تا جایی که میتونه وقتش رو صرف مبارزه با جرم و جنایت در کوچه پسکوچههای شهر گاتهام بکنه تا زمانی که در یک بازی موش و گربه با «ریدلر» (Riddler) بسیار باهوش و سادیستی (با بازی پل دانو) گیر میکنه و شبکهی گستردهای از فساد رو در شهر گاتهام کشف میکنه.
در این فیلم به وضوح سعی شده تا قهرمانی تازه کار به نمایش گذاشته بشه و به جنبههای انسانی این شخصیت بیشتر تاکیید شده؛ اتفاقی که باعث باور پذیری بیشتر این شخصیت میشه.
آيا بری کیوگن جوکرِ آینده است؟ تماشای سکانس حذف شده بتمن 2022
ریوز در این فیلم حتی تفسیری جدید از ریدلر میسازه و این شخصیت رو از تمسخر نسخههای قبلی نجات میده. ریدلر شروری با انگیزه است که با استفاده از هوش خودش پلیس گاتهام رو فلج کرده . کارگردان این اثر به دنبال ایجاد توازنی بین ریدلر و بتمن بوده و این دو شخصیت را به عنوان دو نفر که آسیبهای مشابهی را تجربه کردن اما در نهایت در دو جنبهی کاملا متفاوت از زندگی قرار گرفتن، به نمایش در میاره.
درطول داستان و در تلاش برای حل معماها شخصیتهای بیشتری به مخاطب معرفی میشن، مثل کارمین فالکونی (Carmine Falcone)، ازوالد کابلپات یا پنگوئن (Oswald Cobblepot or Penguin)، سلینا کایل،کت وومن یا زن گربهایی (Selina Kyle Or Catwoman) که هر کدوم دقیقا به شیوه و روایتهای کمیک خودشون شگفت انگیز هستن. با این توضیحات میشه گفت که ساختهی ریوز کمیکترین فیلمی هست که تا به امروز از بتمن ساخته شده.
کسایی که سریال لایواکشن بتمن ، محصول سال ۱۹۶۶ را دیده باشن، حتما متوجه «تندیسِ سر ویلیام شکسپیر» بر روی میز کار آلفرد شدن؛ در سریال بتمنِ «آدام وست» روی میزِ کار بروس وین تندیسی مشابه همین تندیس وجود داره که وین دکمهی مخفی ورود و خروج به «غار بتمن» رو در زیر این مجسمه پنهان کرده. حالا در فیلم بتمنِ مت ریوز هم ما شاهد حضور دوبارهی این تندیس هستیم، آیا در زیر سر این تندیس هم دکمهای برای باز کردن در مخفیِ غارِ بتمن وجود داره یا حضورش صِرفا وسیلهای برای ادای احترامِ مت ریوز به آثار پیشین هست؟
مکس و مین برادران دوقلویی هستن که برای اولین بهعنوان نوچه در سریال انیمیشنی بتمن، محصول ۱۹۹۲ معرفی شدن، در این فیلم خبری از این برادران دوچهره نیست، اما درعوض، «مکس و چارلی کارور» (Charlie & Max Carver) نقش دوقلوهای همسانی رو ایفا میکنن که نگهبانِ در ورودی کلاب «پنگوئن» هستن با اینکه در طول فیلم اسمی از این دوقلوها برده نمیشود، اما طرفداران فکر میکنن که حضورشون ارجاعی به شخصیتهای مکس و مین باشه. جالبه بدونین که مت ریوز جملهی معروف «من انتقام هستم» رو از سومین اپیزودِ فصل اول همین سریال که داستان مبارزهی بتمن با مترسک هست، وام گرفته.
ماشینی که ریدلر به کلیسایی که محل برگزاری مراسم ترحیم شهردار میفرسته، پلاکی با شمارهی «اِس ۳۹ هفت دبلیو دی» داره. این پلاک یکی از معماهایی هیت که مت ریوز برای طرفدارانِ پروپا قرصِ بتمن در نظر گرفته.
برای رمزگشایی این پلاک باید به چندین نکته توجه کنین:
«اِس» نوزدهمین حرفِ الفبای انگلیسیه پس اولین بخش پلاک به این شکل کامل میشه: نوزده ، سی و نُه یا 1939. اما «هفت دبلیو دی» چه نکتهی پنهانی داره؟ عدد «هفت» رو میشه بهعنوانِ جمعِ عددهای ۴ و ۳در نظر گرفت که چهارمین و سومین حروف الفبا حروفِ «دی» و «سی» هستن. «دبلیو» بیست و سومین حرف الفبا و «دی» هم چهارمین حرف الفباست که با اضافه کردن آنها با یکدیگر به عدد ۲۷میرسیم. در نهایت پلاک ماشین رو میشه به «۱۹۳۹ دیسی۲۷» تجربه کرد. بتمن برای اولینبار در شمارهی بیست و هفتم سری «کامیکهای کاراگاهی» (Detective Comics) (حروف اولش «دی» و «سی» هستن)در سال ۱۹۳۹ به صورت رسمی معرفی شد.
- داستانی کامل، جزئیاتی ناقص
پس از کشف جسد شهردار گاتهام و در خواست پلیس از بتمن برای حضور در صحنهی جرم، نگاه بروس مشغول فرزند «دان میچل جونیور» (Don Mitchell, Jr) میشه؛ پسری که بهزودی باید با مرگ پدر ثروتمند خودش کنار بیاد. حتی اگر یه طرفدار پر و پاقرص هم نباشین در همین لحظه متوجه ارتباط غیرمستقیم این دو کاراکتر با هم میشن. داستان سعی در به نمایش گذاشتن یک چرخه داره و در طول فیلم چندین بار به وجود شباهت بین این دو کارکتر تاکیید میشه. کارگردان این اثر در پایان دوباره به سراغ این شباهت میره و با کمک آهنگ «چیزی در راه است» (Something In The Way) از گروه نیروانا سعی در اتصال پایان فیلم به لحظات ابتدایی داره.
در اواخر فیلم معلوم میشه که تمام این مدت ریدلر در آپارتمانی مقابل نایت کلاب پنگوئن زندگی میکرده و مستقیما با دوربین رفتوآمدِ مقاماتِ دولتی به این مکان رو زیر نظر داشته، یه نمای بسیار نامحسوس در اوایل فیلم (بهطور دقیقتر در دقیقهی ۳۱ و ۴۸ ثانیهی فیلم) وجود داره که فردی را در گوشهی بالای سمتِ چپ تصویر نشون میده که با دوربین پشت پنجره ایستاده. ریوز با استفاده از این نکات ریز سعی در مقدمه چینی برای پایان داستان داره اما درست در مقابل این داستانهای بهم گره خورده و متوالی به نظر میرسه که جزئیاتی ساده از قلم افتادهان.
چرا کسی ماسک از چهرهی بتمن برنمیداره؟
بیتوجهایی بروس به بمب دور گردن دادستان رو میشه با این مسئله که به لباس خودش اعتماد کامل داره، توجیه کرد؛ ولی حتی یه زخم ساده هم روی صورت بتمن نمیافته. از زمان ورود دوبارهی نیروهای نظامی به کلیسا تا زمان بازجویی از بتمن در دپارتمان پلیس، کسی ماسک از چهرهی این شخصیت برنمیداره؛ اتفاقی که با وجود تعداد بیشماری پلیس فاسد توجیه چندانی براش وجود نداره!
به عنوان یه طرفدار دنیای فانتزی از تماشای این بتمن جدید واقعا لذت بردم، شما چطور؟ رابرت پتینسون رو در این نقش دوست داشتین؟
بتمن محبوب شما کیه؟
از دنیای فانتزی محبوبتون بیشتر بخونین:
جعبه HTML